سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نهمین جلسه دروس هیأت آل یس با سخنرانی استاد حسینی کمال آبادی برگزار شد.
حجت الاسلام حسینی در این سخنرانی ضمن یاد آوری مباحث گذشته تحت عناوین : «شریعت شناسی» و «کنترل قوه خیال و شکوفایی عقل»،  بحث جدید را «گوهر روان و آثار آن» عنوان دادند.

وی یاد آور شد: از قوه خیال میتوان به تجرد نفس و بیان واقعیت جان آدمی رسید و در ادامه ضمن تقسیم محالات به محال عرفی و عقلی، محال عرفی را صرف بعید شمردن عموم مردم معرفی کرد که هیچگونه برهانی وجه نشدن آن را تبیین نمی کتد مانند طول عمر حضرت بقیة الله الاعظم عج و مانند خشک بودن کف دریا هنگامی که به اعجاز الهی شکافته شد"وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَکًا وَلَا تَخْشَى" اما محال عقلی را برهان پشتیبانی می کند و یک مورد آن نیز در خارج یافت شدنی نیست مانند إجتماع و ارتفاع دو نقیض.

یکی از نشانه های فرق بین محال عرفی و عقلی آن است که محال عرفی در بازه زمانی دراز صورت می گیرد ولی گذر زمان، زمینه تحقق محال عقلی را فراهم نمی آورد.
به عنوان مثال رود برزگ نیل را در بازه زمانی دراز می توان به دو نیم کرد و مسیری خشک در میان آن پدید آورد پس با قدرتی فراتر از قدرت کنونی می توان بازه زمانی را به غایت کوتاه کرد ولی در محال عقلی این چنین نیست.
جای گرفتن شیی بزرگ در شیی کوچک با حفظ موقعیت هریک  را
محال های عقلی است و پرسش معروفِ آیا خداوند می تواند عالم را در تخم مرغ جای دهد به گونه ای که نه آن کوچک شود و نه این بزرگ از سوالات محال عقلی است و محال عقلی هیچی است و با هیچی قدرت را نمی سنجند و اساسا قدرت به عدم تعلق نمی گیرد.
براین اساس می توان مادی نبودن گوهر روان انسان را اثبات نمود زیرا
آدمی صوری مانند دریایی از جیوه را که در خارج تحقق ندارند، تخیل می­کند. اگر چنین صورت خیالی در مغز حلول کند، انطباع صغیر در کبیر رخ می­دهد. برای رهایی از این معضل باید قوه خیال قوه­ای مجرد باشد و قیام صور خیالی به آن قیام صدوری به نفس. ملاصدرا به این برهان اشاره دارد:بعضی از صور خیالی ما مانند تصور دریایی از جیوه یا کوهی از یاقوت در خارج وجود ندارد. این صور خیالی اموری وجودی­اند. ... محال است چنین صورت­های خیالی به سبب حجم زیادشان در قوه­ای مادی با مقداری محدود منطبع باشند.

از برهان دیگر بر اینکه که گوهر روان غیر از بدن  است برهان انسان معلق در هوا از بوعلی سینا است.در این برهان ابن سینا مطرح می‌کند که آدمی اگر لحظاتی متوجه خود شده و به خودش اندیشه کند متوجه می‌گردد «که در تندرستی و بیماری و حالات دیگر باز از وجود خودش آگاه است و نشده که آدمی از خودش غفلت کرده و اصطلاحا خود را در نیابد و حتی اگر خود را چنان تصور کند که هیچ یک از اعضایش را هم نمی‌بیند و لمس نمی‌کند و حتی گویی که در هوای آزاد معلق شده است باز با این حال از همه چیز غافل خواهد بود مگر از خویشتن خود و لذا خودش را بدون طول و عرض و قامت و... موجود خواهد دانست و به وجودش اذعان خواهد داشت.» اگر روان ما همین بدن بود در چنین حالی باید از خودمان غافل می شدیم.


 ادامه دارد.....

 




تاریخ : دوشنبه 93/9/17 | 12:22 صبح | نویسنده : سید حقگو | نظر

  • paper | زیبا مد | سبزک